ما از طریق خلاقیت باید به درآمد برسیم، تولید و ابداع چه مادی و چه معنوی با خلاقیت است. خرج کردن، با تفکر و هوش اقتصادی است، چون ما اجازه نداریم هر چی که به دست می آوریم را خرج کنیم. ما با خلاقیت می توانیم هرچه می توانیم حلال و پاک به دست آوریم اما با تفکر اقتصادی اجازه نداریم هر جور که دلمان می خواهد خرج کنیم. وقتی تفکر مالکیت شکل می گیرد و مادی می شود، درآمد هم به جای اینکه خلاقیت بدست آید، با تفکر اقتصادی صورت می گیرد و آنوقت فاجعه ی اقتصادی رخ می دهد که امروزه گریبان گیر خیلی از کشورها هست، کمتر تولید می کنیم و بیشتر خرید و فروش می کنیم. هر تولیدی متوازن با خودش یک شبکه ی توزیع لازم دارد ولی وقتی یک کالای تولید شده را چند دست بین خودمان می چرخانیم و به آن زرنگی و شم اقتصادی می گوییم و دائم ارزش افزوده ایجاد می کنیم این یعنی درآمد ما از حوزه ی تفکر اقتصادی است نه از خلاقیت. الآن به اکثر جوان ها می گوییم چه کار می خواهید کنید؟ می گویند مغازه باز می کنیم؛ یک چیزی بخریم و بفروشیم. کمتر به ذهنمان می آید که یک کالایی را تولید کنیم، چه کالای مادی و چه کالای معنوی. فوری تفکر خرید و فروش به ذهنمان می رسد. این نتیجه ی سقوط ما به پایین چرخه ی هوش متعادل یا زندگی است و تفکر مادی بر اقتصاد حاکم شده است نه هماهنگی بین خلاقیت و اقتصاد و این مسئله خاص کشور ما نیست بلکه در کشورهای سرمایه داری هم صدق می کند و متخصصین عقیده دارند که ادامه ی این روند باعث نابودی بشریت خواهد شد. به همین دلیل دغدغه ی اندیشمندان بزرگ است که بشر را از این وضعیت نجات دهند و امروزه شاهد هستیم که جهان به سمت معنویت رو آورده است تا بتواند انسان را از نیمه ی پایین چرخه به بالا و به سمت معنویت پیش ببرد و مادیت را کاهش دهند. (ادامه دارد....) {قسمت 4} [استادسلطانی] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده