دغدغه ي مادران این شده که خوب چگونه شاد باشیم؟ چه کار کنیم تا مادر شادي باشیم؟ از عللی که مادران و پدران شاد نیستند این است که خیلی خود را سرزنش می کنند و دائم در احساس گناه به سر می برند. کلاس می روند و مطلب می خوانند و دچار احساس گناه می شوند. نگران آینده ي خود و بچه ها هستنند، از زندگی رضایت ندارند و عوامل دیگر.
ریشه ي این مسائل کجاست؟ ضمیر یا ناخودآگاه ما انبار احساسات ناخوشایند کودکی است. سه سال اول زندگی کودك از این نظر بسیار اهمیت دارد که دوران شکل گیري ناخودآگاه است. همه ي پدیده ها، رفتارها، واکنش ها و صحنه ها همراه با احساس ناشی از آن ها در ناخودآگاه ضبط می شود و در بزرگسالی با تکرار آن اتفاق یا پدیده، ضبط شده ي دوران کودکی همراه با احساسش تداعی می شود. در حال حاضر این ما نیستیم که تصمیم می گیریم چگونه رفتار کنیم و زندگی کنیم بلکه ضمیر ناخودآگاه ما است که دیکته می کند چگونه زندگی کنیم.
ضمیر ناخودآگاه چگونه شکل می گیرد؟ بچه ها همیشه در حال بازي هستند و در این حالت دچار احساساتی می شوند و براساس این احساسات یک باور پیدا می کنند که این دنیا امن است یا ناامن؟ من دوست داشتنی هستم یا نه؟ باارزش هستم یا بی ارزشم؟ این باور مجدد باعث ساخته شدن ناخودآگاه می شود و ناخودآگاه جدید باور جدیدتر و باور، فکر را می سازد و فکر منجر به عمل می شود و ما در این چرخه تا آخر عمر گرفتار خواهیم بود. چون ما بر پایه ي ضمیر ناخودآگاه و با عینک
او به دنیا نگاه می کنیم. (ادامه دارد...)
#رفتارباکودک {قسمت7}
[استادسلطانی]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده