🟢 مطلبی از اسرار امیر المومنین
📜 «حدیث معرفت به نورانیت امیرالمومنین»
📌 (این حدیث معتبر از اسرار و عجایب عظمت امیر المومنین هست که قابل توصیف نیست مگر اینکه هر شیعه مولا آن را درک کند)
📜 ابوذر غفارى از سلمان فارسى سئوال كرد: معرفت اميرالمؤمنين عليه السلام به نورانيّت چگونه است؟
گفت: اى جندب ؛ (لقب ابوذر است) بيا برويم تا از خود آن حضرت سئوال كنيم.
مى گويد: نزد آن حضرت آمديم و او را نيافتيم در آنجا منتظر مانديم تا تشريف آورد.
فرمود: چه باعث شده كه اينجا بيائيد؟
گفتند: آمده ايم تا از معرفت شما به نورانيّت سئوال كنيم. فرمود:
خوش آمديد اى دوستان من كه در دين خود متعهّد و پايبند هستيد و كوتاهى نمى كنيد، و هر آينه دانستن اين مطلب بر هر مرد مؤمن و زن مؤمنه اى واجب است.
سپس فرمود: اى سلمان و اى جندب ؛ ايمان كسى كامل نمى گردد تا به حقيقت و نورانيّت من معرفت پيدا كند و وقتى چنين شناختى از من پيدا كرد از كسانى مى شود كه خدا قلب او را براى ايمان امتحان كرده و سينه اش را براى اسلام گشاده گردانيده و عارف آگاه شده است، و كسى كه در اين گونه معرفت و شناخت كوتاهى كند او در شكّ و ترديد باقى مى ماند.
اى سلمان و اى جندب ؛ «معرفتي بالنورانيّة معرفة اللَّه عزّوجلّ ومعرفة اللَّه عزّ وجلّ معرفتي بالنورانيّة».
«شناختن من به نورانيّت در حقيقت شناختن خداست، و شناخت خدا در حقيقت معرفت من به نورانيّت است».
و اين دين خالص است كه خداى تبارك و تعالى فرموده است:
«وَما اُمِروا إلّا لِيَعْبُدوا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدين حُنَفاء وَيُقيمُوا الصَلاة وَيُؤْتُوا الزكوةَ وَذلك دينُ القَيِّمَة» [۱] .
«و بندگان امر نشدند مگر به اينكه خدا را خالصانه و در حالي كه دين خود را خالص كرده اند عبادت كنند، و نماز را بپا دارند وزكات را بپردازند و اين دينى است كه از افراط و تفريط به دور و در حدّ اعتدال است».
فرموده است: امر نشديد مگر به نبوّت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و اين دين سهل و آسان محمّديّه است.
بعد در تفسير «ويقيموا الصلاة» فرمود: هر كس ولايت مرا بپا داشت نماز را برپا داشته است، و برپا داشتن ولايت من سخت و دشوار است كه آن را تحمّل نمى كند و طاقت پذيرش آن را ندارد مگر فرشته مقرّب يا پيغمبر مرسل و يا بنده مؤمنى كه خدا قلب او را براى ايمان امتحان كرده است.
پس فرشته هنگامى كه مقرّب نباشد و پيغمبر وقتى مرسل نباشد و مؤمن هنگامى كه امتحان شده نباشد نمى تواند آن را بپذيرد.
سلمان عرض كرد: اى امير مؤمنان ؛ مؤمن كيست و حدود ايمان چيست؟ آن را بيان فرماييد تا كاملاً بشناسيم. فرمود:
المؤمن الممتحن هو الّذي لايرد من أمرنا إليه شي ء إلّا شرح صدره لقبوله ولم يشكّ ولم يرتدّ.
مؤمن امتحان شده كسى است كه از امور ولايت ما چيزى به او نمى رسد مگر اينكه خدا سينه اش را براى قبول آن باز كند وبدون هر گونه شكّ و ترديدى آن را بپذيرد.
اى ابوذر ؛ بدان من بنده خدا و خليفه او بر بندگان هستم، ما را خدا قرار ندهيد و آنچه مى خواهيد در فضيلت و برترى ما بگوئيد و بدانيد به باطن مقامات ما ونهايت آن نخواهيد رسيد، خداوند تبارك و تعالى به ما كمالاتى و عناياتى برتر از آنچه گوينده شما وصف كند يا به قلب يكى از شما خطور كند مرحمت فرموده است، و وقتى ما را اينگونه شناختيد شما مؤمن هستيد.
سلمان گويد: عرض كردم اى برادر رسول خدا ؛ كسى نماز را برپا داشته كه ولايت شما را برپا داشته باشد؟ فرمود:
بلى اى سلمان ؛ شاهد آن و تصديق اين مطلب؛ فرمايش خداوند است كه در كتاب مجيدش فرموده است: «وَاسْتَعينُوا بِالصَّبْر وَالصَّلاة وَإنَّها لَكبيرَةٌ إلّا عَلَى الخاشِعين»
مراد از صبر در اين آيه شريفه، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم است و مقصود از «نماز» برپا داشتن ولايت من است، لذا فرموده است: «وإنّها لكبيرة» ضمير را مفرد آورده ونفرموده: «وإنّهما لكبيرة» كه ضمير را تثنيه بياورد، زيرا ولايت است كه تحمّل آن سخت است و فقط خاشعين مى توانند آن را بپذيرند، و خاشعين شيعيان عارف و آگاه هستند.
و در خارج مى بينيم كه گروه هاى مختلف از مرجئه، قدريّه، خوارج، نواصب و غير اينها همگى به محمّد صلى الله عليه وآله وسلم اقرار و اعتراف دارند و در آن اختلافى ندارند وفقط درباره ولايت من است كه اختلاف كرده اند، آن را اكثراً انكار كرده اند و جز عدّه كمى نپذيرفته اند كه اين آيه به آنها اشاره فرموده است «وَإنَّها لَكبيرَةٌ إلّا عَلَى الخاشِعين».
و در جاى ديگرى از قرآن؛ نبوّت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و ولايت مرا اين گونه بيان مى كند: «وَبِئْرٌ مُعَطَّلَةٌ وَقَصْرٌ مَشيد»