مثل کودکی که در بازار دست مادرش را رها کرده گم شده ام مابین زندگی امروز و خاطرات دیروز
مبهوت این همه حس غریب که سراسر وجودم را فراگرفته دلتنگ بچگی هایم دلتنگ خونه قدیمی ، دلتنگ قلک بچگیام که با ذوق و شوق سکه به سکه پر میشد و صدای دلنشین پر شدنش هزار هزار امید را در دلم زنده میکرد ...
همه ما بچه های دهه شصت این چیزها را تجربه کرده ایم ، جمع کردن عیدی و قلک داشتن ...
پول خرد هایی را که توی قلک صدا میداد را یادت هست ؟
اسکناس های مچاله شده رو صاف کردن ،شمردن و شمردن....
@nostalzhi60