- وهمِ‌سبز
(:!
چند شب پیش،تیکه ای از وجودمو کندم و رهاش کردم. سخت بود،اما داشت عذابم میداد. نمیخواستم تمام تابستونم و با غمش بگذرونم! براش برای اخرین بار کلی گریه کردم، کلی غصه خوردم، کلی بهش فکر کردم، و فردا صبحش پاشدم ورزش کردم،خندیدم،بیرون رفتم. همینقدر راحت ی تیکه از وجودمو توی اون شب جا گذاشتم. شما بهش میگید دل کندن؛ من میگم قوی شدن..!