#ارسالیشما
سلام، چند روزی بود که نشریه رو چاپ کرده بودم، دورو، یک طرف تهران سقوط کرد یک طرف ما معترضیم ولی برانداز نیستیم
ولی قسمت نمیشد پخش کنم
چون یه بچه ی سه ماهه هم دارم، و نیاز داشتم یکی همراهم بیاد تا باهم بریم
دیدم اگه وایسم مطلب یخ میکنه، دیگه امشب دل و زدم به دریا، رفتم دم یه مدرسه پسرونه و به مادراشون دادم، بعد رفتم تو پارک و به تمام جوونا و نوجوانها و مسن ها هم حتی دادم، و آخری هاشم قسمت مسجدی ها شد که برای نماز رفتم
الحمدلله خیلی استقبال شد، بجز دو نفر که قبول نکردن، بقیه گرفتن همه
حتی چند نفر پرسیدن فایلش و بفرس گفتم بالاش آدرس داره،
گفتن آخ جون میریم چاپ بکنیم.
من بچه بغل گزارش تصویری نتونستم بگیرم
فقط توی مسجد دست یه نفر عکس گرفتم.
|🔎
@nufoozi_ir |