آیت الله بروجردی و همه بزرگان ما مقید بودند که کنار درس این کارها را داشته باشند. ایشان اواخر عمر خیلی ناراحت بودند. گفتند: آقا چرا ناراحت هستید؟ فرمودند: من از بیت المال استفاده نکردم. هرچه هم داشتم، دادم. ولی می‌ترسم خدای بزرگ به من بگوید: آبرویت را هم خرج کردی یا نکردی؟ اگر جایی نمی‌توانستی بدهی، چرا از آبرویت خرج نکردی؟ باز در حالات مرحوم ابن فهد حلی نقل شده که یک بزرگی در قصص العلمای تنکابنی است. نقل کردند بزرگی از علما خواب دید که پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه واله جایی تشریف دارند و همه علمای شیعه جمع هستند ولی ابن فهد حلی که وارد شد، حضرت او را کنار خودشان نشاندند. خیلی تعجب بود چون عالمان برجسته‌ی زیادی آنجا بودند. سؤال کردند. حضرت فرمودند: بقیه علما اگر پول داشتند گره باز می‌کردند. اگر نداشتند می‌گفتند: نداریم. ولی ابن فهد حلی قرض می‌کرد. از آبرویش می‌گذاشت. خودش را به زحمت می‌انداخت که باز گره باز کند. بخاطر این افضل است و به ما نزدیکتر است. این خیلی مهم است که ما از آبرویمان هم شده مایه بگذاریم. مرحوم آیت الله مرعشی نجفی پول نداشت ولی نماز استیجاری قبول می‌کرد که کار دیگران را راه بیاندازند و گره‌ای باز کنند. انشاءالله خدا به ما توفیق بدهد.