✨
به سوی نور✨
#قسمت_چهارم
🌱اکنون در حال رشد هستم و بزرگوبزرگتر میشوم؛ گویا پای تکاملی را که تو به من، هدیه دادی، روی گاز گذاشتهام تا با سرعت، حرکت کنم و هر روز برای شروع لحظهای تازه، ساعتشماری میکنم.
🌱دیگر اثر انگشت مخصوصم نیز، شکل گرفته است. همانی که مرا از بقیهی انسانها متمایز میکند. تو مرا اینچنین خلق میکنی تا هیچکس مانند من در دنیا وجود نداشته باشد؛ چرا که من برای تو تک و تو برای من تکویگانهای!
🌱ای خالق بینیازی که سراسر وجودم، محتاج به توست، میدانم که هیچکس در دنیا اثر انگشتی چون من، ندارد و کسی مثل من نیست!
من برای تو احسن الخالقین هستم، معصوم و پاک. میخواهم پایم را روی زمینی بگذارم که قرار و آرامش من است.
اگر تو نگهدار و پناهم نباشی، هیچچیز ندارم. مدتیست از روح خودت، درونم دمیدهای؛ همانجا که گفتی و نُفخت من روحی...
🌱من پاک و معصوم، همچون صفحهای سفید به آستانهی ورودم به دنیا نزدیک میشوم و سرآغاز ندانستنهای بسیار، برایم آغاز میشود.
آرزو میکنم، ای معبود تنها، بینیاز و بیاولاد من که در این سرای به خوبی تو را بشناسم.
دنیایی که از شگفتیهای خلقت تو، پیشروی من است و من باید برای شناختنت به خودم، خلقت جهان و شگفتیهای آفرینش پی ببرم.
......................................................
......................................................
......................................................
💓👶امروز روز ورودم به دنیاست؛ آمدم و با مکیدن شیر از سینهی مادرم در مییابم که تو به همهی نیازمندیهای من از ابتدای کار اندیشیدهای و هیچگاه تنهایم نمیگذاری؛ اینک منم که باید دنبالت بگردم...
پایان
✍️🏻ف.پرهون
ویراستار: میم.صادقی
#تحریریه_فرا_سو #خدا_شناسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻همراه ما باشید در پیام رسانهای↡
ایتا |
روبیکا |
تلگرام
🆔
@Faraasoo