یحیا نه در تونل‌های زیرزمینی بود نه در پناه‌گاه و نه در هیچ‌ نقطه‌ی امن دیگری‌. با چفیه‌ای دور گردن و جاخشابی، بین نیروهایش زندگی می‌کرد و نهایت شهید شد. در دل معرکه. این را ساده نبینید. فرماندهی که هدف شماره‌ی یک موساد است و در طول زندگی‌اش خوب سگ‌کشی کرده، بی‌هراس از بمب‌های چندتنی و پهبادهای هوشمند، همان‌طوری که از نیروهایش می‌خواهد تا آخرین نفس بجنگند، تا آخرین قطره‌ی خون می‌جنگد. شرافت‌مندانه زیست و شریف جان داد. یقین دارم که خون این آدم‌ها، اسطوره‌ی آزادگان جهان می‌شود و رگ حیات اسرائیل را قطع می‌کند. انشاالله...