ᬉداࢪاݪقرار
فاطمہ‌جان بہ قبرت خاڪ میریزد... ولیکن بریزد خاڪ بر سرش #دختر تو...):"
اۍدل... اۍدل... اۍدل خودم بآ دست خود خاڪت نموندم... واۍ چہ خاڪۍ بعد تو بر سر بریزم...):"