ᬉداࢪاݪقرار
ᬉداࢪاݪقرار
میگف یه بار داشتم از یه خونهای رد میشدم یه بچه رو دیدم که مادرش از خونه بیرونش کرده بود...
بخاطر کار
#اشتباهش