❓شبهه : داستان های پیامبران که در قرآن آمده همگی افسانه و نشان دهنده بشری بودن قرآن است. از جمله: داستان خلقت آدم : (خلقت آدم از گل، اثبات عظمت انسان، دستور سجده ي ملائك بر آدم )، داستان نوح، ادعاي اينكه بدن فرعون غرق شده در معرض ديد مردمان است تا عبرت بگيرند، داستان سليمان : (عصاي سليمان ، صحبت كردن مورچه ها و هد هد )، مرگ و زنده كردن هزاران انسان، مرگ صد ساله و زنده شدن دوباره ، این که گذشتگان داراي قدرت بيشتري نسبت به ما بودند، ادعاي اين كه شهرهايي كه با غضب خدا خراب شده اند در معرض ديد مردمند و.. ✅پاسخ : بِسم اللّه الرَّحمنِ الرّحیم پاسخ شبهۂ اوّل ، نکتۂ اوّل این که : این افسانه بودنِ داستان پیامبران ، یک ادّعای بی دلیل و بی اساس است ؛ خب سندشان چی است ؟ دلیل شان چی است ؟ خلاف عقل است ؟ خلاف علم است ؟ خلاف نقل و تاریخ است ؟ حرف شما افسانه است که بی دلیل دارید حرف می زنید ؛ شما که الان دارید خیالبافی های خودتان را به عنوان شبهه مطرح می کنید ، این ها افسانه است . مطلب دوّم این که : این داستان ها در کتاب های آسمانی دیگر و در تاریخ ها آمده [و] تنها [در] قرآن نیست. شما فرض کنید که داستان حضرت یوسف را ، که حالا ایشان هم اشاره کرده ، در تورات مفصّل آمده . همین طور بقیۂ داستان هایی که در قرآن آمده در کتاب های آسمانی دیگر هم آمده و این ها از مسلّماتِ تاریخ است ؛ حوادث تاریخی ، در کتاب های تاریخی دیگر هم آمده و کسی اگر بخواهد حرفی بزند ، باید با همان مِتُدِ خاصّ خودش ، باید بگوید ما به این سند اشکال داریم ، به این دلیل به این دلیل ، ما این طریق را مثلاً نمی پسندیم ، چون مثلاً فرض کن که آن راوی اش دروغ گو بوده ؛ نه ! این که خیالبافی های خودش را به عنوان این که این داستان ها افسانه است[ مطرح می کنند ] ، نه ! خودِ حرف های شما افسانه است . عرض کنم که مطلب بعدی [نکته سوم] این که [اگر] من بخواهم همۂ ماجرا ها را یکی یکی بررسی کنم ، بررسی تک تک این ماجرا ها [طوری است]که فرصت و بحث طولانی می طلبد که ، خب خودش می شود یک کتاب . امّا اجمالاً [بگویم که] باید مشخّص می کرد به چه دلیل ، کجایش افسانه است ؟ کجایش خلاف عقل است؟ کجایش خلاف علم است ؟ کجایش خلاف نقل های مسلّم تاریخ است؟ که انسان بخواهد پاسخ اش را بدهد . نکتۂ چهارم این که : شبهه داران که جز ادّعای دروغین و غیر عالمانه و خیالبافبانه مطلب دیگری ندارند ، آن ها خودشان بیایند کیفیّت مطلبشان را شرح بدهند . بیایند توضیح بدهند ، مثلا بگویند حقیقت این بوده ، قرآن این جوری گفته و دلایلش را هم بیاورند ؛ در حالی که اصلا خبر ندارند قضیه چی بوده ! و یک بار هم قرآن را نفهمیدند چه گفته ! اگر خیلی از لغات عربی از آن ها بپرسید ، خیلی از قواعد عربی را از آن ها بپرسید ، هِرّ را از بِرّ تشخیص نمی دهند . از ترجمه ای که یک آقایی آمده قرآن را ترجمه کرده ، بر حسب آن ترجمه می آیند راجع به قرآن قضاوت می کنند . آن [ترجمه] که کلام خدا نیست ! آن [ترجمه] برداشتِ مترجم است . تازه این حرف هایی که می گویند مطابق همان ترجمه ها هم نیست ، یعنی حتّی همان ترجمه هایی که در قرآن ، از قرآن ، دیگران ترجمه کرده اند ، همین ها ، حرف شان مستند نیست ، بلکه برداشت خودشان و آن عرض کنم که آن خیالبافی ها و دروغ ها و آن غرض و مرض های خودشان را بر قرآن تحمیل می کنند؛ بعد بر اساس آن برداشتِ نادرست و آن برداشتِ غرض آلودی که با همین غَرض رفتند خدمت قرآن و با غرض ، مطلبی را از قرآن فهمیدند ، بر اساس همین مقدمات از قرآن نتیجه می گیرند . خب شما صغری تان، کبری تان همه غلط است ، برداشتتان غلط است ، شما از کجا خبر دارید که مرادِ خدا همین بوده که شما فهمیدید ؟ خُب شاید او مقصودش چیز دیگری بوده و شما چیز بد فهمیدید. که حتماً این جوری است . به هر حال این ها را ، نمی شود به آن اعتماد کرد. 🖊پیاده شده از صوت استاد کانال ایتای استاد رضا محمدی شاهرودی⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/3602645023C15b0da7178 آدرس تلگرام https://t.me/osooledin1 💐💐💐