❤️ تواضع پیامبر(ص) روزی بانویی بی‌پروا عبور می‌کرد، دید پیامبر(ص) با چند نفر از بردگان، روی خاک زمین نشسته، و غذا می‌خورد، با تعجب گفت: «ای محمّد! سوگند به خدا، تو همانند بندگان می‌نشینی و غذا می‌خوری». روزی بانویی بی‌پروا عبور می‌کرد، دید پیامبر(ص) با چند نفر از بردگان، روی خاک زمین نشسته، و غذا می‌خورد، با تعجب گفت: «ای محمّد! سوگند به خدا، تو همانند بندگان می‌نشینی و غذا می‌خوری». پیامبر(ص) فرمود: وَیْحَکِ اَیُّ عَبْدٍ اَعْبَدُ مِنّیِ: «وای بر تو، کدام بنده‌ای از من بنده‌تر است». زن گفت: «لقمه‌ای از غذای خود را به من بده». پیامبر(ص) لقمه‌ای به او داد. زن گفت: نه به خدا، بلکه باید لقمه‌ای که در دهانت است (به عنوان تبرّک) به من بدهی بخورم. پیامبر(ص) لقمه‌ای از دهانش بیرون آورد و به او داد، آن بانو، آن لقمه‌ی غذا را خورد، و از آن پس، تا آخر عمر، هرگز بیمار نشد[١]. ❌ پی‌نوشت‌: [١]. کحل البصر، ص ۱۰۱. کانال استادفاطمی نیا @ostad_Fateminia313