بهره ما از مجالس حسینی؟
بهره ما از مجالسی که برای سیدالشهداء (ع) برپا می شود ، چیست ؟ قرار است چه چیزهایی از این محافل و مجالس به دست آوریم ؟ یقیناً حضرت سیدالشهداء (ع) به عزاداری ما نیازی ندارد بلکه این ما هستیم که به عزاداری برای آن حضرت برای رسیدن به نیازهایمان احتیاج داریم و به همین خاطر به اندازه نیازمان عزاداری می کنیم . برای آن که بدانیم چه چیزهایی می توان از عزاداری برای آن حضرت به دست آورد ، لازم است ابتدا کمبودها و نیازهایمان را بشناسیم .
در طبابت جسمانی ، مریض بخاطر این که بیماری و درد و رنج ، آرام و قرار او را گرفته ، به سراغ پزشک می رود ولی در طبابت معنوی ، مهم ترین مشکلی که وجود دارد این است که شخص ، از بیماری خود آگاه نیست یا حتی قبول نمی کند که بیمار است ؛ به همین خاطر به جای آن که بیمار نزد طبیب برود ، این طبیب است که به سراغ مریض می رود به همین خاطر به پیامبر اکرم (ص)، « طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ » گفته می شود .
نیازشناسی
نیازشناسی در امور معنوی نیز چنین است . عده ای نمی دانند چه نیازهایی دارند و چه بسا خود را دارای کمبود احساس نمی کنند ؛ وقتی به چنین افرادی گفته می شود نماز بخوان! می گوید : برای چه نماز بخوانم ، من که از سلامتی بدن برخوردار هستم و وضع مالی ام هم خوب است ، دیگر برای چه نماز بخوانم؟! مگر نمازخوان ها چه چیزی دارند که من ندارم ؟!
هرکس به درِ ائمه اطهار (ع) آمده ، دست خالی برنگشته است . درِ این خاندان به روی همه موجودات گشوده است ، حتی غیرمسلمانان، حتی حیوانات . ولی متأسفانه خیلی از ما اصلاً نمی دانیم چه بخواهیم یا چیزهایی می خواهیم که به دردمان نمی خورد یا به خیر و صلاح ما نیست . و آن حضرات نیز چون ما را خیلی دوست دارند ، آن چیزهایی که به صلاح ما نیست ، به ما نمی دهند چون به ضرر ما است . (به تعبیر قرآن : عَسَی أن تُحِبّوا شَیئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم-سوره بقره-216 : چه بسا چیزی می خواهید ولی آن برای شما شرّ و به ضرر شما است) . ما برای اینکه از مجالس حسینی (ع) دست خالی برنگردیم ، باید خودمان و نیازهایمان را بشناسیم و سپس با اراده و تصمیم قاطع برآورده شدنِ آن نیازها را از خداوند بخواهیم .
در یک فرمایش نـورانی از سیـدالشـهداء (ع) نقـل شـده اسـت که آن حضـــرت مـی فـرمـایـنـد :
« أنَا قَتیــلُ الْعَبَراتِ » : من کشتة اشــک ها هستم .
در روایت دیگری آمده است :
« اِنَّ الحـسین مصـباح الـهدی و سفیـنة النـجاة» :
امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است .
سؤال ایـن است که این کشـتی نجات درکدام دریا حـرکت می کـند ؟ می گـویـند : در دریـایی که با اشک چشم ایجاد شده است .
امامان معصوم (ع) ، همگی واسطة فیض الهی هستند که ما را به مقصد کمالی می رسانند ولی امام حسین (ع) یک راه میانبُر باز کرده است که راه صدساله را انسان می تواند در یک شب طی کند .
کشتی حسین (ع) انسان را زودتر به مقصد (که همان تأمین کردن نیاز واقعی انسان است) می رساند. مقصد ما همان «صمدیّت» ذات اقدس الهی است. ما قرار است «صمد» باشیم ؛ یعنی بی نیاز مطلق باشیم . این کشتی امام حسین (ع) است که ما را به آن مقصد که همان بی نیازی مطلق است ، واصل می کند .
انسان از دو راه می تواند به مقصد کمال برسد :
1- تلاش و کوشش و تکاپو و فعالیت
در همین خصوص حدیثی هست که می فرماید : « هرکس چهل روز خود را برای خدا خالص گرداند و از اعمال و رفتار و اخلاقش مراقبت نماید ، خداوند چشمه های حکمت را در جان او به جوشش در می آورد .» حکمت نیز همان قرآن است . قرآن ، همه چیز است (لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اِلّا فی کتابٍ مُبینٍ) و کلّ عالَم ، همگی مراتبی از قرآن هستند .
2- دومین راه برای رسیدن به مقصد کمالی ، راهی است که امام حسین (ع) باز کرده است ؛ و آن راه «گریه کردن» است .
گریه کردن ، نزدیک ترین راه برای جوشش حکمت است . یعنی در اثر گریه ، حکمت (قرآن) در وجود انسان جوشش می یابد:(وَ مَنْ یُؤتَ الْحِکْمَتَ فَقَد اوتِیَ خَیْرًا کَثیرًا : هرکس به او حکمت داده شود ، خیر کثیر به او داده شده است.)
انسان ها دو دسته اند : یا به دنبال کوثر هستند یا به دنبال تکاثر . کوثر ، کثرت حقیقی(کمال حقیقی) است ولی اکثریت مردم به دنبال تکاثر هستند . تکاثر ، کثرت خیالی و غیرواقعی است . کثرت خیالی آن است که انسان ، به گفته ها و القائات غیرواقعی دیگران، ترتیب اثر بدهد و آن را باور کند .
نیاز اصلی و واقعی ما ، «حکمت» است . پیامبر اکرم (ص) از آن جهت الگوی ما است که بر آن حضرت ، قرآن نازل شده است ؛ بر تک تک ما نیز باید قرآن (که همان حکمت است) نازل گردد و در صورتی که قرآن بر ما نازل نشود ، یعنی از الگو بودن پیامبر (ص) استفاده نکرده ایم . وقتی چیزی را الگــو قرار می دهیم ، یعــنی میخواهیم طبق آن الگو عمل کنیم و مثل آن باشیم . پیامبر(ص) از آن جهت الگو است که به آن حضرت کوثر داده