6.56M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
بسم الله الرحمن الرحیم در انتظار لحظه‌ی تحویل سال‌ها چیزی نمانده است ازآن شورو حال‌ها سکه گران شد و سمنو تلخ تلخ ماند افتاد سیب سرخ به‌دست شغال‌ها ای ماهیان قرمز و تنهای هفت‌سین ساحل نشاند بوسه به پهلوی وال‌ها ما فکر می‌کنیم بلایا طبیعی‌اند یا بی‌دلیل خورده به هم اعتدالها "حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست" مانند من کلافه شد از دست فالها دیدم زنی بخاطر نان، عشوه می‌فروخت آقا ببخش می‌زنم از این مثالها صد کودک یتیم گرسنه به خواب رفت در مرکز تجمع مال و منالها آقای من ببخش که در آخر زمان بوی حرام می‌دهد اینجا حلالها تنها اسیر در قفس نفس خود شدیم عمری وبال گردنمان بوده بالها تو بی‌دلیل اینهمه غیبت نمی‌زند من غایبم که بی خبرم از تو سالها حالا گره به دست خودت باز می‌شود ای بر لبت جواب تمام سوالها @ahmadealavi