ذره ای را که سفر کرد به آن نورستان به ضریحش برسانید،به انگورستان در پس پرده خبرهاست ،فقط آگاهند مستهایی که رسیدند به مستورستان یاعلی گفتم و این شعر عسلباران شد غزل انگار رسیده ست به زنبورستان نخل هایی که علی کاشته با دستانش شده سرچشمه ی شیرینی این شورستان کشتگان غم او میثم تمارانند حق علی بود در آیینه ی منصورستان کشته ی عشق علی زنده به میقات رسید سردر آورد ولی منکرش از گورستان نشنیدند وندیدند علی را هرگز چه امیدیست به مردان کر و کورستان @aAHMADALAVI