💠خلود:
🔹خدا عدّه اي را به جهت كفر، شرك ونفاق، در دوزخ ابدي و برخي ديگر را به جهت ايمان در بهشت، مخلّد ميداند. اين اصلي قرآني است و درباره اهل بهشت سؤال برانگيز نيست كه چگونه انسانِ موءمن در مدّت كوتاهي در دنيا با ايمان و عمل صالح به سر ميبرد و براي ابد در بهشت خُلد، جاودان است. چون بهشت، بر اساس فضل و لطف الهي است و اين مشكلي ندارد كه ذات اقدس اله تفضّل كند و در قبال عمل محدود، پاداش نامحدود عطا كند؛ چنانكه درباره انفاق يا مسائل خير ديگر در مرحله اول ميفرمايد: (مَنْ جاءَ بالحَسَنَة فَلَهُ خيرٌ منها)
و در مرحله دوم: (مَنْ جَاءَ بالحَسَنة فَلَهُ عَشرُ أمثالِها)
و در مرحله سوم: (مَثَلُ الَّذينَ يُنفِقونَ أموالَهُم في سبيل الله كمَثَلِ حَبَّةٍ أنْبتت سَبع سَنابِل في كُلِّ سُنبُلَةٍ مِائةُ حَبَّة): مَثَل كسي كه در راه خدا انفاق ميكند، مثل آن بذرافشاني است كه بذري را در زمين مستعدّ بپاشد تا به صورت هفت خوشه درآيد و هر خوشه، داراي صد حبّه باشد كه به اين ترتيب، بازدِه يك حبّه، هفتصد حبّه خواهد بود؛ آنگاه ميفرمايد: (وَالله يضاعِفُ لِمَن
يشاء) اگر (يُضاعِف) به معناي دو برابر باشد، يك حبّه هزار و چهارصد برابر ميشود و اگر به معناي چند برابر باشد قابل شمارش نيست.
آنگاه در ذيل آيه ميفرمايد: (وَالله واسعٌ عليم)
معلوم نيست وسعت الهي، چه اندازه پاداش، به دنبال دارد، چون گاهي پاداشي كه خدا ميدهد، بهشتي است به پهناي نظام كيهاني: (عرضُها السَّماواتُ وَالأرض)
ولي اينها بالاءخره محدود است، اگر به اندازه نظام كيهاني كنوني هم خدا به كسي عطا كند، از نظر امتداد زماني يا آنچه به منزله زمان است، محدود است.
🔹بنابراين، اگر خدا بخواهد در برابر ايمان و عمل صالح، بهشت جاودان مرحمت كند، سوءال برانگيز نيست؛ ولي مسئله كيفر، سؤال برانگيز است كه چگونه انسان كافر، مشرك يا منافقي كه در مدّت كوتاه عمرِ دنيايي به تبهكاري تن در دهد، در قيامت براي هميشه و ابَد كيفر ميبيند.
از امام صادق (عليه السلام) سوءال شد: چگونه مرداني كه در دنيا با عمر محدود گناه كردند در دوزخ به شكل نامحدودي كيفر ميبينند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: چون نيّت تبهكاران و دوزخيان اين بود كه هر اندازه كه در دنيا بمانند، گناه كنند و از طرفي خداوند هم بر اساس نيّت، كيفر ميدهد، نه صرف عمل خارجي. درباره بهشتي ها نيز چنين است؛ يعني، درباره بهشتي ها فرمود: چون قصد آنان اين بود كه هر اندازه در دنيا بمانند، اطاعت كنند.
🔹اين سخن معصوم (عليه السلام) شايد در نظر اول براي حلّ مشكل، كافي به نظر برسد، ولي براي محقّق پژوهشگر، باز سوءال ديگر توليد ميشود كه در اين جواب، دو اشكال يا نقد ميتواند وجود داشته باشد: نخست آنكه: نوع فقيهان نامدار
اماميّه فتوا داده اند كه عزم بر گناه، گناه نيست و كسي را به علّت عزم بر گناه كيفر نمي كنند. ديگري اينكه: اگر عزم بر گناه، گناه باشد، اين اشكال بر خود عزم هم هست؛ يعني اشكال اوّل دوباره برمي گردد كه اين عزم محدود است و نمي شود گفت عزم محدود و موقّت، كيفر نامحدود دارد. زيرا با عقل و عدل و قسط الهي هماهنگ نيست.
📚مبادی اخلاق در قرآن حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی _ ص ۱۷۵و ۱۷۶
🔰
@p_eteghadi 🔰