پس گریه بر حسین علیه السلام اشک ریختن بر مرده نبوده، از روى خوارى ودرماندگى و اندوه نیز نمى‏باشد بلکه راهی است که نداى حق طلبان را به گوش جهانیان رسانیده، زنگ خطر را براى باطل به صدا درمى‏آورد، صاعقه‏هایى است که بر سرکشان و ستمگران در هر زمان و در هر مکان فرو مى‏ریزد، نیز شاهد صادق و گواه زنده‏اى است از اخلاص در راه حق و دشمنى با بیداد و ستم، چنان که بزرگداشتى است براى فداکارى و حق ودلیرى وانجام وظیفه ونهراسیدن از مرگ، همچنین خودداری از قبول ظلم و شکیبایى درمحنت و سختی‌ها. گریه و عزاداری بر حضرت سیدالشهدا(ع) آثارسازنده و تربیتی متعددی دارد، از جمله: أ) پیوند عمیق عاطفی بین امت و الگوهای راستین، به منظور توجه و پیروی عملی از آنان، ب) برپایی مجالس دینی در سطح وسیع و آشنا شدن توده‏ها با معارف دینی، پ) پالایش روح و تزکیه نفس، ت) اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم، ث) الهام بخش روح انقلابی و ستم ستیزی، ج) زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینی، ح) توجه به هدف قیام امام حسین که احیای ارزش‏های دینی و جلوگیری از انحراف بود. 2- دلبستگی به امام حسین (ع): گریه بر امام حسین(ع)، گریه سوگ و غم‏گساری است. اگردر پی عزاداری و گریه هستیم، باید غم حسین(ع) را در دل داشته باشیم و داغ حضرتش را در سینه جای دهیم. «داغ‏دیدگی و غم» به فقدان ناشی از مرگ شخص گفته میشود که نسبت به او، دلبستگی عاطفی وجود دارد. بنابراین باید دلبسته بود تا با از دست دادن، به غمش مبتلا گردید و از فقدان او، غمگین شد و گریه و سوگ به پا داشت. قلبی که دلبسته امام حسین(ع) نیست، از نبودن امام متلاطم نمیشود و آرام و قرار او به هم نمیخورد. اگرکسی میخواهد در سینه‌اش غم امام حسین(ع) خانه کند تا از شهادت او غمگین گردد، باید دلبسته حضرت باشد. دلبسته امام حسین(ع)، از غم فراق و اندوه شهادت او غمگین میگردد. آن‏گاه که غم آمد و علت شد، گریه و عزاداری بیچون و چرا ظاهر میشود. عزیز و دلبند از دست دادن همان و ماتم‏زده گشتن و گریه سر دادن همان. راه تحصیل دلبستگی «شناخت» است. آشنایی با یک پدیده، پی بردن به نقش آن در زندگی - به ویژه نقش عملی و تأثیر آن در تحصیل اهداف زندگی و آشنایی با جایگاه آن در زندگی - جملگی مسیرهای شناخت و در پی آن رسیدن به دلبستگی است. از نظر علمی، زندگی کردن با یک پدیده، افزون برآشنایی و راه‏های شناختی، موجب دلبستگی میشود. 👇👇👇