یاهو ببخش اگر نشدم مرهمی برای دلت همیشه درد شدم روی دردهای دلت گناه کردم و چشمان تو پراز خون شد نمک زدم همیشه من به زخم های دلت منو شرمندگی و روی سیاه و تو ببخش اگر اضافه نمودم به غصه های دلت منو هم صحبتی تو چه آرزوی قشنگی که بشنوم به لطف تو ز نواهای دلت منو دیدار روی تو چه خیالات محالی که ببینم به یک نگه ز جلوه های دلت روزگار تیره ای دارم و این حق من است ز بس که بی تفاوتم به گریه های دلت سخت افتاده ام به چاه تباهی دریاب مگر نجات بیابم به دعاهای دلت جان ماراکه رسیده است به لب درمان کن نظری گوشه چشمی ز دواهای دلت غریب عالمی و چاره نجات بشر شوم فدای غربت بی انتهای دلت ببخش اگر تو غرق گریه ای بخاطر ما همه عالم فدای اشک و آه های دلت ⚜@p_Mahdavi