🕊 در عملیات والفجر دو ، همه مهمات خود را گم کرده بودیم. مهم تر از آن راه را هم گم کرده بودیم. دستمان از همه اسباب ظاهری قطع بود. رو به بچه ها گفتم: «بچه ها! فقط یک راه وجود دارد. ما یک امام غایب داریم که در سخت‌ترین شرایط به دادمان می‌رسد. هر کسی در یک سمتی رو به دل بیابان حرکت کند و فریاد «یا صاحب الزمان» سر دهد. مطمئن باشید یا خود آقا تشریف می‌آورد و یا یکی از یاران شان به دادمان خواهد رسید.» همه در دل بیابان با حضرت مأنوس شده بودیم. دیدم چند نفر با لباس پلنگی به سمت ما می‌آیند. پشت درختان و صخره ها قایم شدیم. وقتی جلوتر آمدند، شناختم شان. برادر نوذری از فرماندهان گردان یا زهرا (س) بودند. خطاب به بچه ها گفتم: «دیدید امام زمان (عج) ما را تنها نگذاشت.» 🍃 📚کتاب یا زهرا سلام الله علیها؛ زندگی‌نامه و خاطرات ⚜@p_Mahdavi