همه چیز زیر سر زورگویی و سلطهطلبیِ عدهای زیاده خواه است.
چند روز بعد، در راهروی دانشگاه استادم را دیدم از دور صدایم زد. با لحنی که مشخص نبود جدی است یا شوخی پرسید: چی شد پرسیدی از خودشون یا نه؟!
سری تکان دادم و رفتم جلو و شروع کردم به ناله کردن که چقدر ما آدمهای بدبختی هستیم که اسیر این ماده سیاه بدبو شدیم. همه چیز زیر سر همین نفت لعنتی است که دنیایمان را این طور جهنم کرده!
استاد گفت: مطمئنی همه چیز زیر سر نفته؟ چرا نمیگی همه چیز زیر سر عدهای زورگو و زیاده خواهه که نمیخوان کسی جز خودشون رئیس باشه؟
عدهای سلطهجو که میخوان همه مردمِ دنیا برده و نوکر اونها باشن.
میخوان بله قربانگوهایی باشیم که فقط جلوشون سر خم کنیم و چشممونُ رو غارت منابعمون ببندیم و هیچ اعتراضی نکنیم.
جماعتی که فریاد آزادی و حقوقبشرشون گوش فلک رو کر کرده حاضر نیستن به هیچ صدای مخالفی گوش بدن. هر حرکت اعتراضی رو با شدیدترین روشها سرکوب میکنن.
مگه امثال میرزاکوچکخان یا شیخ عزالدین قسام یا گاندی چی میخواستن که حقشون مرگ بود؟ جز اینکه میخواستن بدیهیترین حقوق مردمشون رو از این دولتهای چپاولگر بگیرن؟
یک لحظه فقط یک لحظه دنیایی رو تصور کن که این کشورهای به ظاهر متمدن به حق خودشون قانع بودن و مثل هر کشور دیگهای برای به دست اوردن نیازهاشون با ما طبق قوانین وارد مبادلات تجاری میشدن، اون دنیا چه شکلی بود؟
حرفهای استاد دوباره من رو به فکر فرو برد...
#منطقه_ما
#محتوایی
🇵🇸به مدرسه فلسطین بپیوندید:
🌐||
@palestinestory