مرحوم ابوترابی,آزاده سرافراز, به نظر بنده شخصی بود که بی رحمی را در نهان ترین غرفه دلش نابود کرده بود. رفقای ایشان برای بنده نقل می کردند که در زمان اسارت, گاهی شکنجه گر بعثی به دستور مافوقش آنقدر ایشان را می زده و شکنجه می کرده که خسته می شده است.با این وجود صبح روز بعدآقای ابوترابی از او عذرخواهی می کرد که : « من را ببخش, تو دیشب تا صبح به خاطر من مجبور شدی که بیدار بمانی! »انسان موجود عجیبی است.ببینید یک انسان تا چه حد می تواند دلرحم و دلسوز باشد.معلوم است که او بی رحمی را تا آخر جارو کرده و از خانه دلش بیرون ریخته است.
معلوم نیست ما چه قدر از این بی رحمی را در قلبمان نابود کرده یا چه قدر از آن را در خودمان از بین برده ایم؟ اگر کسی به ما ضربه ای بزند, می توانیم نابودی اش را نخواهیم؟ اگر یکی از رفقای ما به ما ضربه بزند, می توانیم تحمل کنیم؟
اگر در اعماق دل آدم, بی رحمی وجود داشته باشد یک روزی لو می رود. کفری که از ته دل آدم باشد, یک روزی رو می شود. اینکه بعضی ها می گویند «کفرم را در نیاور از همین باب است »...
کتاب رهایی از تکبر پنهان
اثر علیرضا پناهیان
💠 کانال حجت الاسلام پناهیان
🆔
@panahiian