♥️ سرِ سفره‌ ی عقد آروم درِ گوشم گفت : میدونے من فَردا شَهید میشم😢 خندیدم و گفتم 😄 از ڪجا میدونے ؟ نڪنه علمِ غِیب داری! گفت : آره..دیشب مادرم حضرتِ زهرا(س) رو تو خواب دیدمـ ♥️🍃 ازدواجمونو بهم تبریڪ گفت بعدشم وَعده‌ ی شَهادتمو داد ... بُغض ڪردمُ گفتم : پس من چے ؟😔 میخوای همین اولِ ڪاری منُ تنها بزاری بری؟!😞 نبود شرط وفا بری و منو نبری !💔 توڪہ میدونے فردا میخواے شَهید بشی چرا نشستے پایِ سفره عقد. . .💍 چرا خواستے منو به عقدِ خودت دربیاری!؟ دستمو گرفت خندید گفت : آخہ شنیدم شهید میتونه بستگانشو شفاعت ڪنه 🙃🍃 میخوامـ ڪه اون دنیا جزوِ شفاعت شده هام باشے ❤️ میخوام مجلسِ عروسیِ واقعی رو اونجا برات بگیرم 😻 📌 به روایت‌ همسر شهید هادی ابراهیمی •┈┈••✾•🍃♥️🍃•✾••┈┈• @parastohae_ashegh313 •┈┈••✾•🍃♥️🍃•✾••┈┈•