🔸 ا 🔳 برشی از کتاب حدیث پیمانه؛ پژوهشی در انقلاب اسلامی، فصل دوم؛ غرب و غرب زدگی، بخش مبانی و مشکلات معرفتی غرب (صفحات ۱۰۳ تا ۱۱۸) ◽️رنسانس که با نسیان واقعیت الهی عالم و آدم همراه بود، دو جریان فکری نوین یعنی و را پدید آورد. ▫️ویژگی بارز عقل‌گرایی‌ بعد از رنسانس، انکار معرفت فراعقلی و نفی یا تردید در ابعادی از هستی است که فراتر از ادراک عقل انسانی باشد. ▫️روشن شدن هستی برای فکر و روشنفکری به منزله انکار هرنوع واقعیت و حقیقتی است که به‌صورت راز و رمز برای عقل انسانی باشد. ▫️عقل بعد از قطع ارتباط با حقایق محیط بر آن در دو سده ۱۷و۱۸ به سرعت راه افول را طی کرد و جای خودش را به جریان حس‌گرایی داد. ▫️بدون شک اگر حس‌گراها قضایایی، نظیر مبدأ عدم تناقض را که نسبت به گزاره‌های حسی و تجربی پیشین است، فاقد اعتبار بدانند تمام گزاره‎های علمی نیز به‎دلیل اتکا به آنها بی‌اعتبار خواهند شد. ▫️بنابراین هرشناخت حسی خود دلیل بر وجود یک شناخت عقلی است که از طریق حس به‎دست نمی‌آید. ▫️امام خمینی(ره) در نامه به گرباچف علاوه بر تصریح بر هویت عقلانی برخی از مفاهیم بشری، به دو برهان شیخ اشراق مبنی بر معرفت حضوری و شهودی انسان که متوجه نقاط کور تفکر و فرهنگ غرب است، اشاره می‌کند. ▫️اگر کسی حقیقت خود را به علم حضوری دریابد، خود را نشانه‌هایی از نشانه‌های خداوند و کلمه‌ای از کلمات او می‌یابد. ▫️از آنجا که وجه الهی بیکران است، فردی که با آن آشنا شود، به هر سو نظر کند او را آشکار ا خواهد دید. ▫️انسانی که با فراموشی خداوند خود را فراموش می‌کند، در دایره ساخته‌ها و بافته‌های ذهنی و یا عملی خود در جستجوی حقیقت خود برمی‌آید. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 💢کانال استاد حمیدپارسانیا را دنبال کنید 📲 وبگاه ا ایتا | تلگرام | ویراستی