ورهرام که پارسی آن بهرام و اصل اوستایی آن ورترغنه veretraghna است ، فرشته فتح و پیروزی می باشد و ورهرام ایزد به معنی پیروزی قابل ستایش است و به سبب جایگاه پر اهمیتش « شاه ورهرام ایزد » نامیده می شود . زرتشتیان امروز ، به مانند نیاکان خود در روز ورهرام ایزد در زیارتگاه شاه ورهرام ایزد گرد هم می آیند و با خواندن اوستا برای خود ، خانواده و همه مردم هفت کشور زمین آرزوی پیروزی و سربلندی می کنند . در باور ایرانیان ، پیروزی همواره با ارزش و قابل ستایش بوده است به همین دلیل در اوستا سرودهای زیبایی در ستایش پیروزی آمده است . ایرانیان باستان پیش از آغاز هر کار گروهی ، در نیایشگاه ویژه ای جمع می شدند و سرودهای ستایش پیروزی را با هم می خواندند و با روانی نیرومند و اراده ای استوار ، برای پیروزی ، پای به میدان مبارزه زندگی می گذاشتند . ایزد ورهرام مورد ستایش و احترام پادشاهان ساسانی بوده است و در جنگ هایی که با رومیان و سایر ملل داشتند ، از او طلب یاری می کردند تا آنها را بر دشمنان و بدخواهان میهن چیره گرداند . در آغاز وَرَهرام یشت می خوانیم : زرتشت از اهورامزدا پرسید... ای اهورامزدای پاکترین مینو ، از میان ستودگان مینوی کدام نیرومندتر است و اهورامزدا پاسخ گفت : ای زرتشت اسپنتمان پیروزی خداداده از همه نیرومندتر است . اوستای وَرَهرام یشت ، چهاردهمین یشت اوستا و دارای 22 کرده و 64 بند می باشد . بند 1 تا بند 27 درباره ظاهر شدن بهرام به ده کالبد مختلف است ، بند 28 تا بند 33 درباره بهره مندی اشوزرتشت از لطف ایزد پیروزی است و بند 34 تا بند 64 هم در شمار بخش های قدیمی یشت ، درباره هوم و قدرت نیروی بهرام در جنگ ها است . ایزد بهرام که در دلاوری دلاورترین ، در پیروزی پیروزمندترین ، در شکوهمندی شکوهمندترین ، در بخشندگی بخشنده ترین ، در سودرسانی سودرسان ترین و در درمان بخشی درمان بخش ترین آفریدگان می باشد همه دشمنان آسیب رسان و همه مردمان کژاندیش و جادویان و پتیارگان را در هم می شکند . گفتیم که ایزد بهرام به ده شکل مختلف جلوه گر می شود : برای نخستین بار به پیکر باد تندتاز ، بار دوم به پیکر گاو نر زیبا با گوشها و شاخهای زرین ، بار سوم به پیکر اسب سفید زیبا با گوشهای زرین ، بار چهارم به پیکر شتر نیرومند ، پنجمین بار در پیکر گراز نر زیبا ، برای بار ششم در پیکر جوان پانزده ساله با چشمانی روشن و پاشنه زیبا ، برای بار هفتم در پیکر مرغ شاهین نیرومند و تندرو ، هشتمین بار به پیکر قوچ زیبای پیچیده شاخ ، بار نهم در پیکر گوزن جنگی زیبا با شاخهای تیز و برای بار دهم در پیکر پهلوان دلیر و زیبا نمایان می شود . ایزد ورهرام نگهبان اشا در برابر دروغگویان و پشتیبان راستی در برابر کژی و کاستی می باشد و تقریبا هم مرتبه ایزد سروش است . در ادامه به فلسفه زیارتگاه شاه ورهرام ایزد و آیین ورهرام یشت می پردازیم . زیارتگاه شاه ورهرام ایزد در قديم معروف به پير سنگی بوده و درب كوچكی از سنگ هم داشته است . گذشته از زرتشتيان ، مسلمانان نيز به اين محل باور دارند و با نيتی پاک ، نيازهای خود را از اين محل می‌خواهند . چنين معروف است كه هنگام هجوم افغان ‌ها به كرمان ، شب را در كنار خندقی كه نزديك شاه ورهرام ‌ايزد بود استراحت كرده تا فردای آن ‌روز ، اين حدود را غارت كنند . شبانه پرچم سبزی در اين محل ظاهر گشت و در قلب سپاه آنان افراشته و برپا شد . افغان ‌ها به گمان ‌اينكه دشمن به ايشان حمله ‌ور شده در تاريكی شب به كشتن يكديگر پرداختند و پای‌ به فرار گذاشتند . علت ديگری كه باعث شده به اين محل احترام بگذارند اين است كه محمد اسماعيل خان حاكم كرمان مصمم بود كه مسير دروازه‌ ی ناصريه را از اواسط شاه ورهرام ‌ايزد بگذرانند . هر چند زرتشتيان عجز و التماس كردند تا او را از اين تصميم منصرف كنند مؤثر واقع نشد . شبانه پيرمردی سفيدپوش و نورانی از چاهی كه در اين محل قرار دارد خطاب به او گفت : تو می خواهی خانه مرا خراب کنی ؟ خانه ات را خراب و افراد آن را پریشان خواهم کرد . فردای آن ‌روز محمد اسماعيل ‌خان از تصميم خود دست برداشت و دستور داد روی آن چاه صفه ‌ای بسازند . يكی از زرتشتيان اين عمل را به امر او انجام داد و اين صفه تا امروز وجود دارد و امروزه زرتشتيان در اين قسمت شمع روشن می ‌كنند .