ایستگاه پارسی
🍁پس سحرگاه به درِ خانهی (مادر)رفت، و گوش داد.آواز مادر شنید که طهارت می ساخت و می گفت: «الهی آن غریبِ مرا نیکو دار...» بایزید چون این بشنید، بگریست. پس در بزد. 🍂مادر گفت: «کیست؟» گفت: "غریبِ تو"
تذکرهالاولیاء
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost