🍃
قند پارسی/ حکایتی از ابوسعید ابوالخیر
🍁ابوسعید ابوالخیر در راه بود، گفت: "هر جا که نظر میکنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. کسی نمیبیند و کسی نمیچیند."
🍂گفتند: "کو، کجاست؟"
🥀گفت: "همهجاست، هر جا که میتوان خدمتی کرد؛
🍁یا هر جا که میتوان به راحتی دلی بهدست آورد. آنجا که غمگینی هست و آنجا که مسکینی هست؛ آنجا که یاری طالبِ محبت است و آنجا که رفیقی محتاج مروت. "
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost