خیلی دلم می‌خواست صحبت‌ها و ناگفته‌ها و حقایقی از محور مقاومت و ماهیت شکل‌گیری و چرایی آن را توضیح دهم و اینکه این محور دارد چه می‌کند. اما حقیقتش می‌ترسم... ترسم برای خودم نیست بلکه از مسائل دیگر واهمه دارم. در این چند سال به واقعیت‌هایی رسیده‌ام که گاهی اوقات وقتی آن‌ها را کنار هم می‌گذارم، احساس عجیبی پیدا می‌کنم و آن هم اینکه بارها و بارها به طراحان احسنت گفته‌ام. حالا که به سالگرد شهادت رستم ایرانشهر رسیده‌ایم، دارم بیشتر به این مساله غور می‌کنم که چرا باید او را می‌زدند، او چه خطری داشت، چه می‌دانست و داشت چه می کرد.... این‌ها مسائلی است که در این چهار سال روز و شب ذهنم را درگیر کرده و حالا پاسخش را یافته‌ام. نمی‌خواهم وعده بدهم که این مساله را می‌گویم یا می‌نویسم چون ممکن است مانند بسیاری از حرف‌های دیگری که می‌زنم و تهلیل گران را برآشفته می‌کند این موضوع هم باعث همین مساله شود... وقتی شما به نتیجه می‌رسی، کشف می‌کنی، می‌فهمی و درک می‌کنی و همه قطعات این معما را کنار هم می‌چینی یک احساس رضایت عجیب داری که چیزی به پای آن نمی‌رسد. دوست داشتم یک مستند می‌ساختم و در آن این واقعیت را می‌گفتم اما مطمئن هستم که به شدت از طرف همه تکذیب خواهد شد و برای خودم هم دردسر درست می‌کنم. اما بدانید که شهید قاسم سلیمانی داخل خیمه معاویه هم رفت اما اذن کشتن نداشت... syriankhabar @Partisanplus