‍🕕 💠🌷💠 🚌 پیش از سال ۹۳ که مجید به سفر کرد پسر خیلی شری بود. 🔪همیشه چاقویی در جیبش بود. خالکوبی داشت. اما بعد از سفر کربلا تغییر کرد! 🇩🇪 زمانی آمد و اصرار کرد می خواهد برود آلمان و کار کند!! تصور می کرد اگر بگوید ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی مخالفت کردم و گفتم نباید آلمان برود. 🕐 مدتی بود شب ها خیلی دیر می آمد. 💞 شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با دختری دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها فهمیدیم که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است!! . ▪️🦋▪️🦋▪️🦋▪️ 🌌 قبل از شروع عملیات، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. ⛏️ پس از اتمام سخنانم، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. 🗣️دبلند گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن... 👕 لباس آستین کوتاه پوشیده بود!! ⁉️ گفتم «چرا خالکوبی‌ات مشخصه؟! 👈🏻 چند بار گفتم بپوشون». ✋🏻 پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود!» ⏳این آخرین شوخی مجید بود... 💥فردای همان روز مجید به وسیله موشک کورنت به رسید و تمام خالکوبی هایش پاک شد...!! 🌷 🌹 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq