🕕 💠🌷💠 ⁣ 💼 سنی نداشت. ⁣هنوز مدرسه می رفت.⁣ توی عالم کودکانۀ خودش ⁣نذر کرده بود که اگر در⁣ امتحانهایش قبول شد، ⁣برای کبوترهای حرم⁣ (ع) گندم ببرد.⁣ 🕊️ نذر کبوترها ردخور نداشت! قبول که می شد،⁣ می رفت پیش پدرم و می گفت: ⁣ 🌾 «بابا، سهمیۀ کبوترای امام رضا (ع)⁣ رو از خرمن گندم هاتون⁣ بذارید کنار تا براشون ببرم...!»⁣ 🕌 یک کیسۀ کوچک گندم بر می داشت ⁣و می رفت حرم، سراغ کبوترهای امام رضا (ع)...⁣ 🌷 📘 کتاب خط عاشقی / چاپ آستان قدس رضوی 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌