🕕 💠🌷💠 ✋🏻یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: 👥«با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب!» ❓می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ 💥 عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود. حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت. 💧 لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود: «مگه مولایم عليه السلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم». 🦋 شهید که شد هم تشنه لب بود هم بی دست. 🌷 📙برگرفته از کتاب راهیان علقمه، اثر گروه شهید هادی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq