🕕 💠🌷💠
#سـیـره_شـہـداء
🔧 لولهکش و برقکار ماهری بود. حتی ماههای آخر تمام لولهکشی خانه مادرش را انجام داد.
👌🏻محمد حسابی خوش صحبت بود و معمولاً وقتی به جمعی وارد میشد، به اصطلاح جمع را دست میگرفت. اگر بنا بود از کاری نهی کند، طوری این کار را انجام میداد که شخص مقابل او حس نمیکرد مجبور به پذیرش حرفهای اوست. مزایا و معایب کار را میگفت و دستآخر او را برای انجام دادن یا ندادن آن آزاد میگذاشت.
👥👤 همه میتوانستند روی کمک او حساب باز کنند، از خانوادههای هردومان تا دوست و آشنا.
💳 از طرفی مقید بود حتماً ماهیانه هزینهای را برای کمک به محرومان اختصاص دهد. انگار خیرخواه همه بود.
🤲🏻 دعای عهد، نماز شب و سوره واقعهاش هیچگاه ترک نشد. محمد دائم ذکر بود و زیارت عاشورای روزانه با صد لعن و صد سلام جزء برنامه اصلیاش بود.
🕯 بعد از شهادت شهید شاطری خیلی منقلب شده بود. میگفت «خوش به حالش! کاش منم شهید شم!
❤️ هر چند به روی خودم نیاوردم اما در دلم به حرفهایش خندیدم. فقط گفتم «وا! کو جنگ؟» این اولینبار بود که این حرف را زد.
🤲🏻 بعد از آن شاید بتوانم بگوییم در تمام نمازهای غفیلهاش که، تقید خاصی هم به آن داشت، اللهم الرزقنا توفیق شهادة فی سبیلک ترک نشد. از آن زمان بود که حقیقتاً نگرانیام نسبت به از دست دادنش بیشتر و بیشتر شد...
📄 محمد قبل از رفتن وصیتنامهاش را به خواهرم داد و گفته بود «تا زندهام نباید از این موضوع هیچکس خبردار شود.» خواهرم هم به هیچکس حرفی نزده بود. آن شب تا موضوع را به من گفتند، وصیتنامه را به پدرم داد و آن را خواندند.
✍🏻 محمد گفته بود راضی نیستم در مراسمها گریه کنید و همان شد که اشکهای من و مادرش تمام شد.
❤️🔥 محمد دلش نمیخواست دیگران اشکهایمان را ببینند، همین!
⚰ وقتی پیکرش آمد، حس میکرد همسرم در آزمونی بزرگ سربلند و پیروز بیرون آمده است.
🚩 در بین گروهی که باهم اعزام شده بودند، فقط محمد شهید شد! علمداری عقیله بنیهاشم قیمتی است...
🎙راوی: همسر شهید
🌷
#شهید_مدافع_حرم_محمد_طحان
🕯
#سالروز_شهادت (۱۳۹۴/۰۸/۱۵)
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔
eitaa.com/partoweshraq
🆔
splus.ir/partoweshraq