🔴 روایتی از دیدار امروز خانواده شهیدان
#معصومه_کرباسی با رهبر انقلاب
رضا و معصومه هم دوست داشتند در این دیدار باشند... البته هستند!
🔹«مادرم مهندس کامپیوتر بود و پدرم دکترای این رشته را داشت. ضمناً پدر و مادرم علاقه خاصی به هم داشتند، آقا! حتی لحظهی شهادت هم دستشون توی دست هم بود!»
🔹این جمله را مهدی هفده ساله در حالی که در نزدیکترین فاصله با آقا ایستاده میگوید.
🔹 چطوریاش را مهدی برای حضرت آقا تعریف میکند: «پهپاد اسرائیلی در منطقه جونه آنها را شناسایی کرد و سه تا راکت به سمت ماشین آنها شلیک کرد که اصابت نکرد. پدرم زدند کنار. از ماشین پیاده شدند. دست مادرم را هم گرفتند و از ماشین پیاده کردند ولی پهپاد اونا رو دنبال کرد و الحمدلله، شکر خدا اونا رو شهید کردند!»
🔹مفاهیم عمیقی را که میگوید، شاید خیلی از هم سن و سالهایش نتوانند درک کنند: «لا یکلف الله نفسا الا وسعها... آقاجان! قطعاً اگه خدا این توانمندی رو در ما نمیدید، ما رو به این امتحان بزرگ مبتلا نمیکرد.»
🔹آقا تأیید و اضافه میکنند که «اجر هم میدهد». مهدی به جای چفیه و انگشتر از آقا میخواهد که برای همه رزمندههای
#لبنان دعا کند.
#انقلابیون ناشناس🥀
@parvaanehaayevesaal