یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت ... گلی شد . و من بی خیال پی اش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود ولی نشد ... بعدها هر چه شستمش پاک نشد ؛ حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایدہ نداشت !!! آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت : "این لباس چِرک مردہ شدہ!" گفت : "بعضی لکه ها دیر که شود ، می میرند ؛ باید تا زندہ اند پاک شوند !" چرک مُردہ شد ... و حسرت دوبارہ پوشیدنش را به دلم گذاشت ! بعید نیست اگر بگویم دل آدم هم کم ندارد از لباس سفید ! حواست که نباشد لکه می شود ؛ وقتی لکه شد اگر پی اش را نگیری ، می شود چرک ... به قول صاحب خشکشویی "لکه را تا تازہ است ، تا زندہ است ، باید شست و پاک کرد ...!" مواظب دلهای خودمون ودلهای همدیگرباشیم... 💕💕💕