ألسّلامُ علی ساکن کربلا بانیِ ماه غم، یابن خیرالنسا شد دوباره سیاه، رنگ پیراهنم با نگاهت شدم، مُحرم روضه ها می شوم دور تو، حاجیِ در طواف کعبه ی من شده، خیمه های عزا آمدم روسیاه، خسته از اشتباه تا دوباره مرا، مادرت زد صدا پای کار تو ام، داغدار تو ام بد به حال کسی، که شد از تو جدا گوشه ی پرچمت، باز بستم دخیل تا ابد اسم تو، ذکر مشکل گشا ذره ای تربتت، مرهم دردهاست گوشه ی هیئتت، هست دارالشفا ماسک،گرما،فاصله،ضدعفونی،وقت کم... روضه هایت ناز دارد هر چه باشد می خرم ...