هدایت شده از مسجد جامع دلیجان
دیروز در مسجد این سؤال را مطرح کردم که: 🆔 @JDeliJaN آیا خدا را می توان دید؟ همه گفتند: نه گفتم: خیر، خدا را می توان دید ولی از توی آینه نه مستقیم برای تبیین منظورم مثالی زدم: یک تابلوی نقاشی را فرض کنید که روی آن نقش زیبا و ماهرانه ای از یک جنگل زیبا کشیده شده است دو نفر آن را تماشا می کنند: اولی می گوید: چه تصویر زیبایی! چه درختان سرسبزی! چه رنگهای دل انگیزی! و . . . ولی دومی می گوید: چه نقّاشِ هنرمند و ماهری! اولی با تعجّب می گوید: من که در این تابلو نقّاشی نمی بینم! او در کجای تصویر قرار دارد؟ به من هم نشانش بده پاسخِ او این است که: چشم دل باز کن که جان بینی آن چه نادیدنی است، آن بینی این تابلو برای شخص دوم که ظاهربین و سطحی نگر نیست، مانند آیینه ای است که من در آن خالقِ نقش را می بیند به همین جهت است که باباطاهرِ برهنه گفته: به دریا بِنگرُم، دریا: (تو) بینُم به صحرا بِنگرُم، صحرا: (تو) بینُم به هر جا بنگرم: کوه و در و دشت نشان از قامتِ رعنا تو بینم و همین جهت است که قدیمی ها وقتی جانوری عجیب یا گلی زیبا می دیدند، می گفتند: جَلَّ الخالق! همه مخلوقات از آن جهت که مخلوق خدا هستند، جلوه ای از عظمت و قدرت الهی می باشند و همانطور که نقش روی تابلو عین نقاش نیست ولی نقاش را نشان می دهد زمین و آسمان و آنچه در آنهاست برای چشم حقیقت بین خدا و خالق را نشان می دهد هر گیاهی که از زمین رویَد وحدَهُ لا شریک لَه گوید از امیرالمؤمنین علیه السلام پرسیدند: هل رایتَ ربَّک: آیا پروردگارت را دیده ای؟ حضرت فرمودند: لم اعبد رباً لم اره: مگر می شود خدایی که را که ندیده ام عبادت کنم؟!؟ ولی خدا را به چشم دل دیدم نه با دیده ی سر برگ درختانِ سبز در نظرِ هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار ✍حجت الاسلام احمدیاسر وافی یزدی 🇮🇷 مسجد جامع دلیجان 🕌