🌹 💠 یار خوش خبر بگذار کمی فکر کنم تا ببینم آخرین باری که از ته دل خندیدم کی بود. هر چه قدر فکر می‌کنم، به خاطرم نمی‌آید. آن طور که تو را می‌شناسم به گمانم دوست داری من از ته دل بخندم و شاد باشم. من هر چه قدر هم که بد باشم تو این همه غم را برایم نمی‌پسندی. درست می‌گویم؟ همین طور اگر پیش برود شاید خندیدن از ته دل یادم برود. اصلاً همین حالا هم که فکر می‌کنم انگار نمی‌فهمم خندیدن از ته دل یعنی چه؟ راستی چطور از ته دل می‌خندند؟ می‌شود برایم بگویی؟ نه، نگو، خندیدن از ته دل را مگر می‌شود گفت؟ کسی که یادش رفته چطور از ته دل می‌خندند هر چه قدر هم که بشنود، باز هم نمی‌فهمد. آقا! نمی‌خواهی کاری کنی برایم؟ غم‌ها به قدری روی دلم انباشته شده‌اند که دیگر نمی‌شود با خبرهایی که قدرت نسیم دارند، آنها را از دلم بزدایم. باید خبری طوفانی بیاید که تلّه‌های غم را از روی دلم بردارد. طوفانِ کدام خبر است که قدرتش بیشتر باشد از خبر دوست شدن تو با من؟ کدام خبر؟ می‌شود بگویی؟ طوفان به پا کن آقا! به گمانم غم‌ها هم دیگر از دست من خسته شده‌اند طوفان به پا کن آقا! نگذار زیر این غم‌های انباشته دفن شوم. طوفان به پا کن آقا! بر من مسپند فراموش کردن خنده‌های از ته دل را. سر راهت نشسته‌ام و منتظر طوفان هستم. شبت بخیر یار خوش خبر! 🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج🌷 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🌸پرورشیار، یار دبیران وفعالان پرورشی 🌐 کانال"پرورشیار" ┏━━━━━━━━━🌸🍃┓ 🆔 eitaa.com/parvareshyar ┗🌸🍃━━━━━━━━━┛