💬 از موازينى نقل است كه از ابوبكر بن خبّاز شنيدم كه مى‌گفت: 🕋 روز عيد قربان نزديك جمره بودم، درويشى را ديدم كه در دست كوزه ای داشت مى‌گفت: ❣«يا سيّدى! تُقرّب النّاسُ‌ إليك بِذَبآئِحهم وَ قرباناتهم، و لستُ‌ أملكُ الّا نفسى. » فشهق شهقةً‌ و مات. ❤️‍🔥 اى مولاى من! مردم با حيوان‌هاى سربريده و قربانى‌هاشان به تو نزديك شدند، و من چيزى غير خودم را مالك نيستم. ⚡️ پس فرياد بلندى زد و مرد⚡️ 📌 ابوبكر موازنى [موازينى] استاد شيروانى صغير، معاصر شبلى جعفر بن يونس-متوفى به سال ٣٣٤-است. ____________ 💠 داستان‌هایی از حالات عاشقان و دلدادگان عشق الهی 🔥@pasdarane_harime_eshgh