مادر شهید حریری : شهید حریری با شهید بشیری از همدان و شهید جهانی از مشهد، هر سه باهم بودند. یک فیلم هست که آنجا گرفتهاند. خداحافظی میکند. دوستش میپرسد: «آقای هریری کجا میری؟». میگوید: «پیش برای شهادت، برای گرفتن انتقام سیلی مادر». آن فیلم آخر شهید است و بعد شهید میشود.
برایم تعریف کردند که وقتی از پاکسازی به محل استقرارشان برمیگشتند، یک خانم به آنها میگوید: «خانه ما بمبگذاری شده است. بچههایم را نمیتوانم به خانه ببرم. اگر ممکن است خانه ما را هم پاکسازی کنید». بعد سه نفری میروند داخل منزل که خانه را پاکسازی کنند. ظاهراً بمبهای خانه کنترل از راه دور داشتهاند.
وقتی شهید شده بودند و پیکرشان را به ایران آورده بودند، کسی که از بنیاد شهید پیکرش را دیده بود، گفت بمب روی صورتش جراحت ایجاد کرده و صورتش حالت عالی نداشته. سه روز پیکر را نگه داشتند تا ما از کربلا بیاییم. اما وقتی من رفتم گویا خواب بود. کارمند بنیاد شهید هم میگفت: «تعجب میکنم، پیکری که من دیدم با الآن فرق میکند». به من گفتند فقط پیشانیاش را بوس کن. اما من دوست داشتم صورت و لبانش را هم ببوسم.
✅ کانال پیام شهدا👇
بافشردن انگشت وارد کانال شهدا خواهید شد وپیوستن را کلیک کنید.
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
https://eitaa.com/joinchat/782041560Cfac174aa59
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
دعای شهدا بدرقه راهتان باد
#پیام_شهدا