امام مى افزايد: «هرگز از اطراف پيشواى خود پراکنده نشويد که سرانجام، خويشتن را به موجب اعمال خود نکوهش خواهيد کرد، خود را در آتش فتنه اى که در پيش است نيفکنيد و از مسير آن دورى گزينيد. وسط راه را براى عبور آن، باز گذاريد». اين سخن اشاره به آن است که اگر مردم با فتنه ها همکارى نکنند و نه تنها وارد فتنه نشوند، بلکه از آن دورى گزينند و راه را براى عبور آن باز بگذارند، ضايعاتش بسيار کمتر است; درست مانند سيلاب عظيمى که مردم توانايى بر کنترل آن ندارند; ولى اگر راه آن را باز گذارند که به درّه ها و دشت ها سرازير شود ضايعاتش کمتر از آن است که وارد آن شوند و در درون آن قرار گيرند. گاهی موج فتنه به قدرى قوى است که مؤمنان اگر بخواهند با آن به مقابله برخيزند نابود مى شوند و غير آنها که خود را کنار مى کشند سالم مى مانند. در چنين مواردى نبايد نيروها را بيهوده از دست داد، بلکه بايد آنها را حفظ کرد و منتظر فرصت مناسب بود. اين همان چيزى است که فلسفه اصلى تقيّه را در مسائل دينى و اجتماعى و سياسى تشکيل مى دهد، حفظ نيروها و انتظار فرصت. بديهى است اقدامات نسنجيده، نتيجه اى جز هدر دادن نيروها و از بين بردن فرصتهاى آينده ندارد. فلسفه نهى از قيامها در عصر امامان معصوم نيز همين است و اين در واقع شاخه اى از شاخه هاى تقيّه است; تقيّه اى که فلسفه اش حفظ نيروها براى استفاده از فرصت مناسب است. امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) با اينکه شجاع ترين فرد امت و از مبارزان صف اوّل درمقابل دشمنان اسلام بود در خطبه بالا به نکته دقيقى که گفته شد توجه مى دهد و بر آن تأکيد مى کند.