🕊﷽🕊 〰〰〰〰️〰️〰️〰️🇮🇷🕊🍃 استاد قرائتی حفظه الله سوره اسراء وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً «80» و بگو: پروردگارا! مرا با ورودى نيكو و صادقانه وارد (كارها) كن و با خروجى نيكو بيرون آر و براى من از پيش خودت سلطه و برهانى نيرومند قرار ده. وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً «81» و بگو: حقّ آمد و باطل نابود شد، همانا باطل، نابود شدنى است. 🍃🕊نکته ها : صدق، بهترين وصف و حالت يك كار و يك شخص در آغاز و انجام آن است. چه بسا كارهايى كه آغاز غير صادقانه دارد و با قصد ريا، سمعه، فريب، برترى‌جويى و مانند آن شروع مى‌شود، يا آغازى صادقانه دارد، ولى پايانى آميخته به غرور، عُجب، منّت، حبط و سوءعاقب پيدا مى‌كند و بركات آن محو مى‌شود. رمز شكست بسيارى از حركت‌ها، نبود صداقت در آنها و قطع امداد الهى از آن است. امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: هرگاه براى ورود به كارى، ترس و وحشت داشتى اين آيه را بخوان و اقدام كن. انسان به جايى مى‌رسد كه از «صديقين» مى‌شود، هرچه مى‌گويد عمل مى‌كند و هرچه را عمل مى‌كند، مى‌گويد. قلب و زبان و عملش يكى مى‌شود. از مصاديق «سلطان نصير»، مى‌توان داشتن جانشينى لايق، يارى باوفا و وزيرى دلسوز و كاردان را برشمرد. «حق»، به معناى ثابت و باقى است. لذا خدا و هرچه از سوى او باشد، حقّ است. «حق» يكى از نام‌هاى خداوند است. كلمه‌ى «زهوق» به معناى رفتن است. «زهق نفسه» يعنى روح از بدنش خارج شد. براى اين آيه مصاديقى همچون ظهور اسلام، ورود به مدينه، فتح مكّه و شكستن بت‌ها را گفته‌اند كه در همه‌ى آنها باطل شكست خورده است. ولى آيه داراى مفهوم گسترده‌اى است و فناى باطل و بقاى حق را نويد مى‌دهد. بقاى حقّ و نابودى باطل، يك سنّت وقانون الهى است، نه پندارى و تصادفى، هر چند پيروان حقّ كم و طرفداران باطل زياد باشند. چرا كه حقّ همچون آب، ثابت و ماندگار و باطل مانند كف، ناپايدار و فانى است. «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ» قرآن مى‌فرمايد: «نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ» ما حقّ را بر سر باطل مى‌كوبيم و آن را نابود مى‌سازيم. و در اين صورت است كه باطل رفتنى است. بنابراين حقّ بايد باقدرت و كوبنده بر باطل هجوم آورد. 🍃🕊پیام ها : 1- خواسته‌هاى خود را در برابر خداوند به زبان بياوريم. «وَ قُلْ رَبِّ» 2- دعايى كه همراه با نماز و بعد از آن باشد، اثر بيشترى دارد. أَقِمِ الصَّلاةَ ... فَتَهَجَّدْ ... وَ قُلْ رَبِ‌ ... 3- دعا كردن را هم بايد از خدا آموخت كه چگونه بخوانيم وچه بخواهيم. وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي‌ ... 4- يكى از اصول مديريّت، آينده‌نگرى و دورانديشى است. «أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ» 5- مهم‌تر از آغاز نيك، پايان و فرجام خوب است. نبايد به آغاز شيرين دلخوش‌بود، بلكه بايد از خطر بدعاقبتى به خدا پناه برد. «أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ» 6- رهبرى يك نهضت جهانى كه شروع و پايانش صادقانه و بى‌انحراف باشد، بدون دعا و استمداد از خدا و دريافت امداد الهى ممكن نيست. «رَبِ‌ أَخْرِجْنِي» 7- همه‌ى امور به دست خداست و بايد از او مدد خواست‌ «أَدْخِلْنِي‌ أَخْرِجْنِي‌ اجْعَلْ» 8- كسب قدرت براى اهداف مقدّس ارزش دارد. «وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً» 9- مؤمن، نصرت و امداد را تنها از خدا مى‌طلبد. «مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً» 10- پيامبر بايد با قاطعيّت، پيروزى نهايى حقّ را به مردم اعلام كند. «قُلْ جاءَ الْحَقُّ» 11- بايد حقّ را به ميدان آورد تا باطل از بين برود. جاءَ ... زَهَقَ‌ 12- عاقبت، باطل رفتنى و نابود شدنى است و حقّ، باقى و پايدار. جاءَ ... زَهَقَ‌ (فعل ماضى نشانه قطعى بودن است.) 13- از جلوه‌ها و مانورهاى باطل نبايد هراسيد كه دوامى ندارد. «كانَ زَهُوقاً» 🍃🕊🇮🇷〰〰〰〰〰〰〰