┄┅┄❁❅﷽❅❁┄┅┄
سوره هود
بسم الله الرحمن الرحیم
فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ «65»
پس (علىرغم آن همه سفارشات و تهديدات، قوم ثمود) شتر را پِى كردند (و دست و پايش را بريدند)، پس (صالح) گفت: (براى مدّت) سه روز در خانههايتان بهرهمند باشيد (كه بعد از آن عذاب الهى فرا خواهد رسيد)، اين وعدهاى است راست و حقيقى.
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «66»
چون (پس از گذشت سه روز،) فرمان (قهر) ما آمد، صالح و كسانى را كه به همراه او ايمان آورده بودند، به رحمت خود (از عذاب) نجات داديم و از خوارى آن روز (رهايى بخشيديم. اى رسول ما!) همانا پروردگارت، همان تواناى شكست ناپذير است.
نکته ها
در روايات مىخوانيم كه كشندهى ناقه، يك نفر بيشتر نبوده است، امّا با اين وجود قرآن مىفرمايد: «فَعَقَرُوها» يعنى همهى مردم او را كشتند و اين به سبب هم فكرى و رضايت سايرين از كار قاتل بوده است، زيرا از ديد اسلام، پيوند مكتبى افراد باعث مىشود تا گناه هر فرد را به حساب طرفداران و حاميان او نيز بگذارند.«1»
سؤال: فلسفهى سه روز مهلت چيست؟
پاسخ: الف: فرصتى براى توبه كردن.
ب: اهرمى براى فشار روحى و مضاعف نمودن عذاب. اگر به شخصى گفته شود كه تا 3 روز ديگر نابود مىشود، همين خبر بزرگترين ضربه و فشار را بر روح و روان او وارد مىآورد.
ج: دليلى ديگر بر حقّانيّت پيامبر الهى، زيرا تعيين وقت، خود از اخبار غيبى است.
كلمهى «خِزْيِ»، به معناى عيبى است كه ظاهر شدن آن موجب رسوايى و بىآبرويى انسان مىشود.
بلاهاى طبيعى همچون زلزله، سيل و يا امراض خطرناك، ممكن است هر دو قشر مؤمن و كافر را فرا گيرد، نظير بىاحتياطىهايى كه از انسانها صادر مىشود و آثارش به همهى افراد سرايت مىكند. امّا آنجا كه قهر الهى باشد، مؤمنان در امان خواهند بود، مگر اينكه آنها نيز به واسطهى سكوت در برابر ظلم و يا ترك نهى از منكر، مستحق عذاب شده باشند.
«نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ»
پیام ها
1- راضى شدن به گناه ديگران، شريك جُرم آنها شدن است.«2» «فَعَقَرُوها»
«1». وسايل، ج 11، ص 409- 411.
«2». در نهجالبلاغه نيز در كلام 12 و 20، به اين معنا اشاره شده است.
جلد 4 - صفحه 86
2- هشدارهاى الهى را شوخى و دروغ مپنداريد. «غَيْرُ مَكْذُوبٍ»
3- توهين به مقدّسات، عذاب قطعى دارد. «وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ»
4- خداوند، پيامبران و ياران آنها را از قهر و عذاب خويش محفوظ مىدارد.
«نَجَّيْنا»
5- شرط نجات از قهر خدا، ايمان وپيروى از پيامبر است. نَجَّيْنا ... الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ
6- پيروى از پيامبر، زمينهى سربلندى و عزّت انسان است. نَجَّيْنا ... الَّذِينَ آمَنُوا ... مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ
7- نجات چند مؤمن از ميان آن همه كافر، براى خدا كارى ندارد. «الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ»
جلد 4 - صفحه 87
8- خداوند به پيامبر اسلام تسلّى مىدهد كه من با مخالفان تو نيز مىتوانم اين گونه رفتار كنم، زيرا كه من قوى و عزيزم. «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ»
📖❁❅┄┅┅┅┅┄❅┄❁┅┅┅┅┄