┄┅┅┄❁﷽❁┄┅┅┄ استاد قرائتی حفظه الله سوره آل عمران «195» فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ‌ پس پروردگارشان دعاى آنان را مستجاب كرد (و فرمود:) كه من عمل هيچ صاحب عملى از شما را، خواه مرد يا زن، (گرچه) همه از يكديگريد، تباه نمى‌كنم (و بى‌پاداش نمى‌گذارم). پس كسانى كه هجرت كرده واز خانه‌هايشان رانده شده و در راه من آزار و اذيّت ديده، جنگيده و كشته شدند، قطعاً من لغزش‌هايشان را مى‌پوشانم و در باغ‌هايى كه نهرها از زيرشان جارى است، واردشان مى‌كنم. (اين) پاداشى است از طرف خدا و پاداش نيكو تنها نزد خداست. «1». غافر، 51. جلد 1 - صفحه 680 ┄┅❁📖پیام ها : 1- دعاى قلبى، استجابت قطعى دارد. دعايى كه همراه با ياد دائمى خدا؛ «يذكرون» فكر؛ «يتفكّرون» و ستايش خدا باشد، «سبحانك» قطعاً مستجاب مى‌شود. «فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ» 2- دعاى اهل فكر و ذكر، به سرعت مستجاب مى‌شود. «فاستجاب» 3- استجابت دعا، جلوه‌اى از ربوبيّت الهى است. «فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ» 4- در جهان‌بينى الهى، هيچ عملى بدون پاداش نيست. «لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ» 5- دعائى مستجاب مى‌شود كه همراه با عمل و تلاش دعا كننده باشد، گرچه خود دعا نيز نوعى عمل است. «فَاسْتَجابَ لَهُمْ ... لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ» 6- عمل و عامل هر دو مورد توجّهند. حُسن فعلى و حُسن فاعلى هر دو مدّ نظر هستند. «لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ» 7- تنها به عمل مؤمنان پاداش داده مى‌شود، چرا كه اعمال كفّار بى‌ارزش و حبط و نابود مى‌گردد. «عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ» 8- در بينش الهى، مرد و زن در رسيدن به مقام والاى انسانى برابر هستند. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌» 9- جنس مرد برتر از زن نيست. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» 10- در جامعه اسلامى، همه‌ى مسلمانان از يك پيكرند. «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» 11- تا گناهان وعيوب محو نشود، كسى وارد بهشت نمى‌شود. «لَأُكَفِّرَنَّ ... لَأُدْخِلَنَّهُمْ» 12- هجرت، جهاد، تبعيد و تحمّل آزار در راه خدا؛ زمينه‌هاى عفو خداوند هستند. «هاجَرُوا، أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ ... لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ ...» 13- علاقه به وطن، يك حقّ پذيرفته شده‌ى قرآنى است و گرفتن اين حق، ظلم است. «أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ» 14- در پيمودن راه خدا؛ هجرت، تبعيد، شكنجه و جهاد و شهادت لازم است. «فِي سَبِيلِي» 15- به خاطر بعضى لغزشها، افراد را طرد نكنيم. در اين آيه، خردمندانى كه حتّى از اولياى خدا و اهل بهشتند، سابقه‌اى از لغزش دارند، ولى خداوند آنها را مى‌پوشاند. «لَأُكَفِّرَنَّ» 16- عنايت و توجّه مخصوص خداوند، براى خردمندان مؤمن است. «لا أُضِيعُ ... لَأُكَفِّرَنَّ ... لَأُدْخِلَنَّهُمْ ...» همه‌ى اين فعلها به صيغه متكلم وحده آمده است. به علاوه كلمه‌ى «ربّهم» نشانه‌ى عنايت خاص خداوند به خردمندان است. 17- در تحقق وعده‌هاى خداوند، ذرّه‌اى شك و ترديد وجود ندارد. تمام وعده‌ها با تأكيد بيان شده است. «أَنِّي ... لَأُكَفِّرَنَّ ... لَأُدْخِلَنَّهُمْ» 18- هر پاداشى ممكن است با تغيير مكان و زمان ارزش خود را از دست بدهد، اما پاداش‌هاى الهى مطابق فطرت و خلقت انسان است و هرگز از ارزش آن كاسته نمى‌شود. «جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ ...» 19- نهرهاى بهشت، هم از پاى درختان آن جارى است؛ «جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا» و هم از زير جايگاه مسكونى بهشتيان. «مِنْ تَحْتِهِمْ»* 20- مغفرت و بهشت، ثوابى عمومى است، ولى آن ثوابى كه در شأن لطف خدا و مؤمنان است، ثواب ديگرى است كه فقط نزد خداست و ما از آن خبر نداريم. «وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ» 21- پاداش‌هاى الهى براى مردم به طور كامل قابل وصف نيست، همين اندازه بدانيم كه از هر پاداشى بهتر است. «وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ» 22- پاداش‌هاى الهى، همراه با انواع كرامت‌هاست. «وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ» ┄┅┅┅┅┄❁📖❁❅┄┅┅┅┅┄❅❁┄┅┅┅┅┄