📢 چرا عده‌ای، از قطارِ انقلاب اسلامی پیاده می‌شوند و به جبه‍ۀ مقابل پناه می‌برند؟ 💠 آیت‌الله میرباقری: 🔶 انقلاب اسلامی حرکتی در برابر تمدن غرب است که می‌بایست مراحل مختلفی را تا رسیدن به آرمان‌هایش پشت سر بگذارد. به‌طور طبیعی، انقلاب اسلامی در هر مرحله از حرکتش، با ریزش‌هایی روبه‌روست؛ زیرا در هر دوره، کسانی که نمی‌توانند با آرمان‌ها و برنامه‌های انقلاب اسلامی هم‌گام شوند، به‌تدریج ریزش می‌کنند. به عنوان نمونه، آن‌ها که نمی‌خواهند از عقلانیت مدرن عبور کنند، با تکیه بر این عقلانیت، به نفی اصل انقلاب می‌پردازند؛ آن‌ها راه رسیدن به سعادت و عدالت اجتماعی را همین عقلانیت مدرن می‌دانند و گمان می‌کنند که انقلاب اسلامی به بی‌راهه می‌رود! در‌واقع، آن‌ها آرمان‌‌های انقلاب و مقولاتی چون عدالت، امنیت و رفاه بشر را بر‌اساس همین عقلانیت مدرن، درک و تحلیل می‌کنند و عبور از آن را به‌معنای عبور از آرمان‌‌های انقلاب و ناکارآمد و متحجرانه تلقی می‌کنند؛ از این جهت، در‌ مقابل این مرحله از حرکت متعالی انقلاب اسلامی مقاومت می‌کنند و درنهایت، صف خود را از صف انقلابیون جدا می‌کنند. بر این اساس ریزش‌ها، به عدم همراهی عده‌ای با مرحله‌ای از مراحل تکاملی انقلاب اسلامی برمی‌گردد. از طرف دیگر، در هر مرحله، رویشی هم پیدا می‌شود؛ زیرا وقتی انقلاب اسلامی طرح جدید اجتماعی را پیش روی ملت‌ها قرار می‌دهد و پیشرفت‌های گسترده‌ای را در عرصه‌های مختلف رقم می‌زند، قشر وسیعی از نخبگان و روشن‌فکران و یا مستضعفان و مظلومان در دنیای اسلام و در مقیاس جامعه جهانی، مجذوب انقلاب اسلامی می‌شوند و به این سو می‌آیند. این ریزش و رویش، در همه مراحل تاریخی انقلاب اسلامی وجود داشته و در ادامۀ مسیر هم وجود خواهد داشت و طبیعی است. 🔶 انقلاب اسلامی از آغاز بر محور بسط خلافت الهیه حرکت کرد و به مبارزه با جریان استکبار و مبارزه با نظام سلطنتی به‌عنوان یک ساختار عدالت‌گریز و دین‌ستیز پرداخت و یک ایده اثباتی به نام «حکومت اسلامی» را مطرح کرد. در هر یک از این مراحل، با دقیق‌تر شدن و تبیین بیشتر آرمان‌های اسلامی، عده‌ای، که برخی از ایده‌‌های نظری و عملی خود را حذف‌شده می‌دیدند، از انقلاب جدا شدند! به‌عنوان مثال، هنگامی که مبارزه به مرحله درگیری با اصل نظام سلطنت منتهی شد، گروه‌هایی که سلطنت مشروطه یا مشروعه و یا دموکراتیزه شده را می‌خواستند، از قطار انقلاب پیاده شدند؛ چون گمان کردند که این انقلاب از آرمان‌های صحیح خود فاصله گرفته است! یا در آن‌جا که امام انقلاب بر «جمهوری اسلامی» تأکید کرد؛ برخی که به‌دنبال تحقق جمهوری سوسیالیستی و یا جمهوری با قیدهای دیگر بودند، این جهت‌گیری را متناسب با آرمان‌ها خود ندیدند و ریزش کردند. مبارزات مارکسیستی بر علیه انقلاب اسلامی عمدتاً از همین مرحله شروع شد. هنگامی که قانون اساسی تدوین شد نیز ریزش بر همین منوال بود. هواداران حکومت دموکراتیک و دین حداقلی وقتی مشاهده کردند که اسلام و ولایت فقیه به یک نظام حقوقی کلان در جامعه تبدیل می‌شود از انقلاب فاصله گرفتند. از مرحله‌ای که انقلاب اسلامی وارد مبارزه جهانی شد نیز طیفی که به یک رفرم یا انقلاب در مقیاس ملی می‌اندیشیدند، فریاد برآوردند که ضرورتی ندارد ما هزینه یک انقلاب جهانی را بپردازیم؛ باید در حد حل‌وفصل مسائل ملی و عمران و آبادانی کشور خود تلاش کنیم. بنابراین، حاضر نشدند در بسط فرهنگی اسلام و انقلاب اسلامی در مقیاس جهانی و مبارزه با نظام استکباری حاکم بر جهان همکاری کنند. به عبارت دیگر، وقتی انقلاب اسلامی برای دفاع از اسلامیت نظام، تا مرز درگیری نظامی با استکبار ایستاد، حتی عده‌ای از طرفداران انقلاب اسلامی، به دلیل هزینه این حرکت، راه خود را جدا کردند؛ بدون آن‌که به دستاوردهای این حرکت توجه داشته باشند. در کنار همۀ ریزش‌هایی که در مراحل تکاملی انقلاب اسلامی روی می‌دهد، رویش‌هایی بسیار گسترده‌ای نیز به وقوع پیوسته است که از آن جمله می‌توان به رویش نسل‌های جدید جوان، مؤمن و انقلابی، هویت‌یابی و قدرت گرفتن اسلام انقلابی و گرایش به اندیشه مقاومت در منطقه و جهان و تغییر در جبهه‌بندی سیاسی جهانی و... اشاره کرد. (۱۳۹۰) @samen_pirbakran