💔
مردے ڪہ تا شهادت، پا برهنہ جهاد ڪرد...
شبها همسنگران همنشین او مےشدند، عدنان دعاے توسل میخواند، بچهها گریہ میڪردند.
او در میان همرزمانش همچون ماه میتابید و بچهها منور میشدند و خاڪریز، بهشت... تا اینکه یڪے شهید میشد.
پاهاے عدنان با خاڪریزها مأنوس بود با خاڪ بهشت هم؛ چه ڪسے زخمهایش را مے شمرد؟
چه ڪسے رنجهایش را میدانست؟
بعضے مےگویند ایلام، سردار ندارد!!!
آیا دروغ بود آن همه دویدن؟
آیا تاولهاے عدنان شهادت نخواهند داد؟!
دریغا! هیچ شاعرے برای پاهایش شعر نگفت تا ڪلمات گریہ ڪنند،
افسوس ڪه قلمها براے پاهایش چیزی ننوشتند.
پاهاے تاولزده عدنان یڪے از هزاران گنج دفاع مقدس است ڪہ بعد از گذشت سالها هنوز استخراج نشده است.
شهید سابوتہ در جبهہ ها پابرهنہ میدوید و پا برهنہ میجنگید تا ڪفاره ے گناهانش باشد و میگفت:
نشانہے قبولے توبہام، شهادتم میباشد...
#شهید_عدنان_سابوته
محل شهادت: مهران
مزار: ایلام گلزار شهداے صالح آباد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔
@pelak_shohadaa