🌷یک روز آمد و گفت: مادر! شما از ته دلت رضایت ندادی فقط برگه را برای اعزامم امضا کردی، دلت باید راضی شود تا بتوانم بروم. مادر وقتی حال نزار غلامرضا را دید همان جا نیت کرد و خطاب به حضرت زینب(س) گفت: اگر غلامرضا به سوریه بیاید و برای شما کاری انجام بدهد من راضی‌ام، اما اگر همین‌طوری به سوریه بیاید و هیچ مشکلی از مشکلات شما حل نشود من همین یک پسر را دارم. جلو روی غلامرضا این حرف‌ها را می‌زد. 🌷خیلی طول نکشید که برادرم سال ۱۳۹۶ در حالی که همسرش هشت ماهه باردار بود به سوریه اعزام شد. معلوم بود حضرت زینب(س) انتخابش کرده بود،وبه آرزویش رسید ✍راوی خواهرشهید "شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa