🔹کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی می‌کرد ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بکوب تا در به رویت وا کنم 🔹وقتی بر در خانه اش رسیدم هر چه گشتم در بسته ای ندیدم! هر چه بود باز بود 🔹گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟ ندا آمد: این را گفتم که بیایی وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم! 🔹کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک "مهربان خدایم دوستت دارم" #از_لاک_جیغ_تا_خدا @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا)