🌷شوخی و معنویت در یک روز جمعه🌷
قرار بود روز جمعه حمید با یکی از دوستانش برود قم. من توی آشپزخانه داشتم برایش کتلت درست میکردم. وقتی ساکش را بستم، از خستگی کنار پذیرایی دراز کشیدم و خوابم برد. حمید داشت قرآن میخواند و وقتی دید خوابم برده، آمد بالای سرم و گفت: «تنبل نشو! بلند شو وضو بگیر و راحت بخواب.»
او با خنده میخواست مرا بلند کند و گفت: «به نفع خودته که بلند بشی و با وضو بخوابی، وگرنه باید صدای منو تحمل کنی! شاید هم مجبور بشم پارچ آب رو روی سرت بریزم!» بعد هم گفت: «ما حدیث داریم که بستر کسی که بی وضو میخوابه مثل قبر مردهاس، ولی کسی که با وضو بخوابه مثل مسجده و تا صبح براش ثواب مینویسند.»
آنقدر گفت و شوخی کرد که بالاخره راضی شدم وضو بگیرم.
🎙 راوی همسر شهید
"شهید حمید سیاهکالی مرادی"
#فاطمیه🏴
#وعده_صادق
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔
@pelak_shohadaa