. محمدم در آخرین تماسش به من گفت: مادر دعا کن شوم، اگر شهید نشوم دیوانه می‌شوم، مادر من را رها کن. من هم روز جمعه در (علیه السلام) شرکت کردم، رو به قبله ایستادم و گفتم: (سلام اله) محمد هدیه ناقابل من به پیشگاه شماست، قبول کنید هر طور که شما می‌خواهید من هستم، روز شنبه ساعت هفت غروب، تیر به سر فرزندم می‌خورد و دم صبح به ‌ می‌رسد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa