📌 پیچیدن عطهر شهدا در جبهه 🔹️ قـرار بود برای بردن پیـکر پاک شهـدا بیایند. ▫️شهدا چهار نفر بودند. ▪️بالای سرشان ایستاده بودیم که یک دفعه بـوی خوشی فضای منطقه را پُـر کرد! ▫️متعجب شـده بودیـم! آنهـم در آن محیـط کـه جـز آتـش و باروت و لجـن، چیز دیگـری نبود. ▪️ عطـر شهـدا فضای محیط را فراگرفته بود. ▫️کرمانشاهی همچنان متعجب به شهدا نگاه میکرد. ▪️اشک چشمانش را پـاک کرد و به طرف پیشانی دژ که محـل درگیری بود رفت و در حینِ رفتن گفـت: «استفـاده کـن! اگـر کـاری نداشتم؛ تا صبـح پیـش شهـدا می مـاندم. خداحـافـظ!» ▫️ ستاره های آسمـان شلمـچه با شهـدا درحال چشمک زنی بودند. ▪️مـن هـم محـو شهـدا شـده بـودم .. / 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa